وقتی کام هالیوود با «ایران» شیرین می شود!+عکس

تاریخ انتشار: ۰۷ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۵:۴۴


همانطور که از نام فيلم پيداست قهرمان اصلي فيلم، شاهزاده اي ايراني است به نام دستان (با بازي جيک گيلنهال) و دستان، لقب رستم (پسر زال) است. گرچه فیلم اما و اگرهای زیادی در رابطه با واقعیات مطرح شده در آن دارد اما سئوال اصلی اینجاست که چرا مسئولان سينماي ما دست به پروراندن و ساخت فيلم هايي با محوريت اسطوره هاي ايراني نمي زنند و راه را برای جولان اینگونه بی اخلاقی ها در عرصه هنر ایرانی باز می گذارند؟


هرگاه سخن از دزدی به میان می آید، همگان ذهن خود را معطوف به دزدانی می کنند که یا از دیوار خانه ها بالا می روند و یا در همهمه جمعیت ها به زدن جیب مردم می پردازند. گرچه این قبیل دزدی ها در جای خود جای نکوهش داشته و باید برخوردی جدی با خاطیان آن به صورت گیرد اما در دنیای امروزغرب که اغلب مردم آن را دنیای مرگ اخلاق می نامند، دزدی فرهنگ و تاریخ چیز عجیبی نیست.

سرقت چهره های تاریخی و اسطوره های ایرانی از جمله هنرهای! هنرمندان غرب است که با استفاده از نام آنها، به تحریف زندگی و طرز فکرشان پرداخته و با طراحی های بسیار ظریفی پیشینه این افراد را به خود نسبت داده اند.

رستم غربی شد!

"شاهزاه ایرانی، شن های زمانه" از جمله نخستین فیلم های سینمایی اسطوره گرای هالیوودی است که در سال 89 شمسی با تعاريف هاليوودي بدان پرداخته بود.


همانطور که از نام فيلم پيداست قهرمان اصلي فيلم، شاهزاده اي ايراني است به نام دستان (با بازي جيک گيلنهال) و دستان، لقب رستم (پسر زال) است. گرچه فیلم اما و اگرهای زیادی در رابطه با واقعیات مطرح شده در آن دارد اما سئوال اصلی اینجاست که چرا مسئولان سينماي ما دست به پروراندن و ساخت فيلم هايي با محوريت اسطوره هاي ايراني نمي زنند و راه را برای جولان اینگونه بی اخلاقی ها در عرصه هنر ایرانی باز می گذارند؟

تحریف به زندگی ابوعلی سینا رسید

فیلم طبیب از جمله دیگر فعالیت های سینمای غرب است که ضمن سوء استفاده از نام مشاهیر ایرانی، شخصیت آنها را در قالب فیلم ها به صورت وارونه برای مردم جلوه می دهند.


این فیلم به کارگردانی «فلیپ اشتولتسل» آلمانی بخشی از زندگی حکیم ابوعلی‌سینا (با بازی بن کینزلی) است. در تعریف داستان این فیلم آمده است: "پسر بچه جوانی مادر خود را بر اثر بیماری از دست می‌دهد و تصمیم می‌گیرد که برای فراگرفتن علم پزشکی نزد «ابوعلی‌سینا» -طبیب ایرانی- به اصفهان بیاید ولی با توجه به فضای پر از تعصب و خشونت آن‌ زمان که مسیحیان اجازه ادامه تحصیل در مدارس این کشور را نداشته‌اند، او خود را فردی یهودی جا می‌زند".

مولانا با پول فرانسه و هنر انگلیسی

ساخت فیلم زندگی مولانا جلال الدین از سوی «عبداللطیف سالازا» کارگردان انگلیسی و به سفارش و سرمایه گذاری تلویزیون فرانسه از دیگر آثاری است که قرار است از سوی "دیگران" برای مفاخر ایرانی ساخته شود.

سالازا که در کارنامه کاری خود ساخت فیلم سینمایی «امام محمد غزالی» را نیز به ثبت رسانده است، می گوید که این فیلم به سفارش تلویزیون فرانسه تولید می‌شود و ایرانی‌ها هم اگر دوست داشتند این فیلم را ببینند باید حق پخش این فیلم نود دقیقه‌ای را بخرند.او هدف از ساخت اين فيلم را گامی كوچك برای معرفی انديشمندان و عرفای نامدار جهان اسلام به جهانيان عنوان کرده است!

مولانا در هند، قطر، امارات، افغانستان... جز ایران 

نامگذاري سال 2007 به نام مولانا از سوي يونسکو توجه جهاني به اين عارف ايراني را متمرکز کرد. از برگزاری بزرگداشت های باشکوه در دیگر کشورها گرفته تا ساخت فیلم "رومي: آتش عشق" همه و همه نشان از رقابت کشورهایی همچون امارات، هند، قطر و... برای بدست گیری این پروژه بود.

"رومي: آتش عشق" را مظفر علي فيلمساز هندي کارگرداني کرد. او فيلمنامه را با همکاري کبير هلمينسکي از آمريکا، ميرا علي از هند، شما زيدي از هند و شاهرخ حسين از بريتانيا نوشته است. دکتر ديپاک چوپرا هندي و دکتر ليندا سيگر از آمريکا نيز مشاور فيلمنامه بوده‌اند. تصميم دي ـ سون براي ساخت فيلمي از زندگي مولانا بخشي از يک استراتژي بود که برابر با آن امارات قصد داشت خود را به عنوان لوکيشني جديد براي ساخت پروژه‌هاي سينمايي در خليج فارس مطرح کند. همچنين قرار بود بخش‌هايي از فيلم در ترکيه فيلمبرداري شود و يونسکو نيز حمايت خود را از آن اعلام کرده بود.

"پیر چراغ به دست" نام فیلم دیگری در مورد زندگی مولوی است که کار فیلم برداری آن در افغانستان و با حمایت و هزینه دولت افغان انجام شده بود.

لطیف احمدی کارگردان این فیلم گفته بود که این فیلم روایت کاملی از زندگی مولوی است و زندگی او از تولد تا مرگ به تصویر کشیده شده است. احمدی که از شرایط نامناسب برای به پایان رساندن این فیلم خبر داده بود، تاکید کرده که با همه مشکلات، آنها تلاش می کنند این فیلم را روی پرده های سینما ببرند.

همزمان با ساخت این فیلم در افغانستان، در کشور های دیگر از جمله ایتالیا، ترکیه و آمریکا نیز تلاش هایی برای به تصویر کشیدن زندگی مولوی آغاز شده بود.


خیام هم به آلمانی ها رسید

"زندگی، عشق و ماجراهای عمر خیام" یکی دیگر از فیلم های آمریکایی است که به کارگردانی ویلیام دیترله، کارگردان آلمانی در سال ۱۹۵۶ ساخته شده و در سال ۱۹۵۷به اکران درآمده است.
این فیلم در مورد زندگی عمر خیام، ریاضیدان و شاعر ایرانی سده یازده میلادی است. از آنجا که جزئیات زندگی خیام چندان شناخته شده نیست در این فیلم ماجراهایی خیالی برای زندگی او تصور شده و در میان این ماجراها دستاوردهای علمی و ادبی واقعی او گنجانده شده‌است.

نقش عمر خیام در این فیلم بر عهده کورنل وایلد است و در این فیلم مایکل رنی، در نقش حسن صباح و خواننده معروف ایما سوماک در نقش کارینا ظاهر می‌شوند. (به نقل از ویکیپدیا)

اینها تنها نمونه هایی از بدست گیری و از آن خود کردن نام آوران ایران زمین از سوی غربی ها باشد، غربی که تجریه ثابت کرده سابقه چندان خوبی در به تصویر کشیدن فرهنگ و تاریخ ایران ندارد. 

شاید زمان آن فرا رسیده باشد که مسئولان و متولیان امور سینمایی به جای صرف هزینه های میلیاردی برای فیلم هایی که نه تنها آموزه های مناسبی ندارند که چه بسا در بسیاری از موارد ترویج فحشا را هم در دل خود نهفته دارند، این تهدیدها را به مثابه یک هشدار جدی قلمداد کنند و با دستور کار قرار دادن ساخت فیلم هایی از فاخران ایرانی، این گوی را از دست غربی ها بازپس گیرند و شناساندن تمدن و فرهنگ ایران به جهانیان را بار دیگر از سر گیرند.

احترام «بان کی مون» به اجلاس تهران/ ایران باید یک طراحی قدرتمند رسانه ای را سامان دهد

تاریخ انتشار: ۰۷ شهريور ۱۳۹۱ - ۰۰:۴۱


در اين آوردگاه بايد از برگزاري اين اجلاس در تهران به عنوان يك فرصت سياسي و تبليغاتي در مورد نشان دادن چهره مصمم و با ثبات ايران بهره‌برداري شود.... حضور بانکی مون در تهران با توجه به فضاسازی های رسانه ای و فشارهای بین المللی که از سوی کشورهای مخالف نظام جمهوری اسلامی صورت پذیرفته بود، تا حدود زیادی می تواند هم برای سازمان ملل و هم شخص دبیرکل دارای بار مثبتی باشد.

یک کارشناس مسائل سیاسی بالاترین دستاورد شانزدهمین اجلاس جنبش غیرمتعهد  برای ایران را نمایش رسانه و تبلیغاتی برای نشان دادن عدم انزوای سیاسی ایران علی رغم تمام تلاش های غرب دانست و گفت: ایران با توجه به جايگاه خود در اين جنبش مي‌تواند از اجلاس به عنوان يك فرصت در جهت برداشتن گام‌هاي موثر در حل بحران‌هاي هويتي و تشكيلاتي استفاده کند.

مهدی مطهرنیا در گفتگو با «فردا» با اشاره به تحریم ها و فشارها علیه ایران و فزونی این تهدیدها در چندین ماهه اخیر، گفت: در چنین فضایی ریاست دوره ای اجلاس شانزدهم غیر متعهدها به جمهوری اسلامی رسیده و ایران نیز تلاش می کند از اجلاس بهره برداری های خاص دیپلماتیک داشته باشد تا حلقه محاصره انزوای دیپلماتیک ایران را به واسطه ایجاد فرصت های مناسب در اجلاس شانزدهم از آن خود کند.

وی گفت: مقاومت های متفاوتی هم در این زمینه از سوی رقیب صورت می پذیرد و سفر کشورهای عضو اجلاس عدم تعهد به تهران تحت الشعاع این تحرکات قرار می گیرد. به گونه ای که در آستانه برگزاری اجلاس سران، نگرانی های متفاوتی از سطح اجلاس و میزان شرکت کنندگان در رسانه های جهان و افکار عمومی وجود دارد و همگی متوجه این امر هستند که تا چه اندازه این اجلاس دارای شرکت کنندگانی با سطح بالا خواهد بود.

این استاد دانشگاه بر موفقیت نسبی ایران تاکنون در برگزاری اجلاس اشاره کرد و گفت:  ایران تلاش کرده با اجلاس شانزدهم و ایجاد فضای رسانه ای مثبت در این زمینه، تا حدودی افکار عمومی در داخل کشور را در این زمینه راضی نگه دارد. با توجه به فضاسازی های رسانه ای قبل از اجلاس، پس از برگزای اجلاس سران در تهران و سطح و ابعاد گوناگون شرکت کنندگان، اگر مدیریت دقیقی در این زمینه صورت نگیرد، ابعاد مختلف شاخصه های موجود در اجلاس کنونی می تواند پتانسیل های تهدید گونه ای رسانه ای برای ایجاد فضاسازی تبلیغاتی در جهت انزوای سیاسی ایران را در خود نهفته داشته باشد.

وی با بیان اینکه نفس برگزاري اجلاس غيرمتعهد‌ها در تهران با وجود تبليغات سوء رسانه‌اي درباره انزواي ديپلماتيك ايران مي‌تواند واجد پيام‌هاي معنادار در سطح بين‌المللي باشد، گفت: در اين آوردگاه بايد از برگزاري اين اجلاس در تهران به عنوان يك فرصت سياسي و تبليغاتي در مورد نشان دادن چهره مصمم و با ثبات ايران بهره‌برداري شود.

مطهرنیا جنبش عدم تعهد را دچار بحران هويتي دانست و در اینباره توضیح داد: مبنای تشکیل این جنبش عدم تعهد اعضا به دیگر قطب های نظام بین الملل است اما بسياري از اعضا خارج از نشست‌ها و بيانيه‌هاي جنبش، بالاترين تعهدات به قدرت‌هاي بين‌المللي را در سياست‌هاي اعمالي خود دنبال می کنند.

وی با بیان اینکه تنها دستاورد قابل اتکای اجلاس شانزدهم برای ایران نوعی نمایش رسانه ای و تبلیغاتی برای نشان دادن عدم انزوای سیاسی ایران علی رغم تمام تلاش های غرب در انزوای دیپلماتیک نظام است، افزود: ايران با توجه به جايگاه خود در اين جنبش و داشتن بالاترين ميزان تعريف عملياتي از مفهوم غيرمتعهد‌ها در بعد منطقه‌اي و بين‌المللي مي‌تواند از اجلاس به عنوان يك فرصت در جهت برداشتن گام‌هاي موثر در حل بحران‌هاي هويتي و تشكيلاتي استفاده کند.

این کارشناس مسائل سیاسی حضور بانکی مون در اجلاس تهران را احترام به جنبشی دانست که دارای 120 عضو در مقابل 200 عضو سازمان ملل است و هر کدام خواهان نوعی برخورد مناسب از سوی سازمان ملل با دیدگاه های خود در چارچوب جنبش هستند. از این رو می توان حضور او در اجلاس شانزدهم را مورد تعمق قرار داد و مثبت ارزیابی کرد.

وی گفت: حضور بانکی مون در تهران با توجه به فضاسازی های رسانه ای و فشارهای بین المللی که از سوی کشورهای مخالف نظام جمهوری اسلامی که برای عدم حضور بانکی مون در تهران صورت پذیرفته بود، تا حدود زیادی می تواند هم برای سازمان ملل و هم شخص دبیرکل دارای بار مثبتی باشد چراکه استقلال عمل خود را به عنوان شخصیت تعریف شده بین المللی نشان می دهد و از طرفی دیگر بیانگر توجه سازمان ملل برای یکی از اعضای خودش باشد.