seyed ali khameneei

سید علی حسینی خامنه
(
۲۴ تیر ۱۳۱۸ در مشهد)[۲][۳] معروف به سید علی خامنه‌ای [۴]، رهبر کنونی نظام جمهوری اسلامی ایران است. او هم‌چنین از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ برای دو دوره پیاپی رئیس‌جمهور ایران بود. علی خامنه‌ای پس از مرگ سید روح‌الله خمینی، از طرف مجلس خبرگان رهبری به مقام رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. وی یکی از مراجع تقلید شیعیان است

 

تولد و خانواده

 

تصویر شناسنامه علی خامنه‌ای.

علی خامنه‌ای در روز ۲۴ تیر ماه سال ۱۳۱۸ (برابر با ۲۸ صفر ۱۳۵۸ و ۱۶ ژوئیه ۱۹۳۹) در شهر مشهد در ایران به دنیا آمد. پدرش سید جواد خامنه‌ای از مجتهدان مشهد به شمار می‌رفت و جدش سید حسین خامنه‌ای از روحانیون آذربایجانی مقیم نجف بود.[۵]

سید علی خامنه‌ای متأهل و دارای ۶ فرزند است. همسر وی «خجسته» نام دارد. نام دخترانش بشری و هدی، و نام پسرانش مجتبی، مصطفی، مسعود و میثم است.[۶][۷]

یکی از دختران وی همسر فرزند محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری است.[۸] پسرش مجتبی خامنه‌ای با دختر غلامعلی حداد عادل ازدواج کرده‌است.[۹] مصطفی دیگر فرزند وی با دختر عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده‌است. مسعود نیز با فرزند آیت‌الله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده‌است.[۸]

سید محمد خامنه‌ای، برادر بزرگتر او، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بوده و در حال حاضر ریاست بنیاد حکمت اسلامی صدرا را بر عهده دارد. برادر کوچکتر وی سید هادی خامنه‌ای نیز روحانی و فعال سیاسی عضو مجمع روحانیون مبارز است که در سال ۱۳۷۲ روزنامه جهان اسلام، و سال ۱۳۷۹ روزنامه حیات نو را منتشر کرد که این روزنامه به دستور دادگاه ویژه روحانیت توقیف شد.[۱۰][۱۱]

خواهر وی «بدری حسینی خامنه‌ای» همسر شیخ علی تهرانی بود. علی تهرانی روحانی فعال در دوران انقلاب بود که به مجاهدین خلق گرایید و به عراق پناهنده گشت. او در سال ۱۳۷۴ به همراه خانواده‌اش به ایران بازگشت. همسر او «بدری حسینی خامنه‌ای»، در ایران درگذشت.[۱۲][۱۳][۱۴] برادر کوچکتر او، سید حسن خامنه‌ای، مسئول هیئت های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت نفت و نماینده وزیر در این هیئت است.[۱۵]

دوران کودکی و تحصیل

او از دوران کودکی در خانواده‌ای فقیر پرورش یافت[۱۶] و از چهار سالگی به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتبخانه و پس از مدتی به یک مدرسه ابتدائی اسلامی به نام دارالتعلیم دیانتی رفت و تحصیلش را تا اخذ مدرک دیپلم ادامه داد. در دوره دبیرستان، خواندن جامع المقدمات و صرف و نحو را آغاز کرد. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه مشهد شد و نزد پدر و دیگر استادان وقت ادبیات و مقدمات را خواند.

وی کتب ادبی از قبیل جامع المقدمات، سیوطی، مغنی را نزد مدرّسان مدرسه سلیمان خان و نوّاب خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت می‌کرد. کتاب معالم را نیز در همان دوره خواند. سپس شرایع الاسلام و شرح لمعه را مشترکا نزد پدرش و آقا میرزا مدرس یزدی، رسائل و مکاسب را در حضور شیخ هاشم قزوینی، و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را در پنچ سال و نیم به اتمام رساند. وی در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزواری را ابتدا از جواد آقا تهرانی و بعدها نزد شیخ رضا ایسی خواند.

سفر به نجف و تحصیل در قم

در سال ۱۳۳۶ به قصد زیارت عازم نجف شد. در مدت اقامت کوتاه خود از دروس سید محسن حکیم، ابوالقاسم خویی و محمد شاهرودی بهره برد و با مشاهدهٔ وضعیت تحقیق و تدریس در نجف تصمیم به تحصیل در آن شهر گرفت. اما به دلیل مخالفت پدر پس از هفت ماه به ایران بازگشت.[۱۷]

پس از آن از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شد و در درس سید حسین بروجردی، مرتضی حائری یزدی و محمدحسین طباطبایی حاضر شد و در درس فقه و اصول سید روح‌الله خمینی شرکت جست. در سال ۱۳۴۳ یک چشم پدر وی بر اثر بیماری آب مروارید نابینا شد.[نیازمند منبع]پس از آن علی‌رغم علاقه‌اش به تحصیل در قم، برای مراقبت از پدر به مشهد بازگشت.[۱۷]

مبارزات سیاسی پیش از انقلاب

سیدعلی خامنه‌ای خود را «از شاگردان فقهی، اصولی، سیاسی و انقلابی سید روح‌الله خمینی» می‌داند اما به گفتهٔ خودش نخستین جرقّه‌های سیاسی و مبارزاتی و دشمنی با نظام پهلوی را سید مجتبی نوّاب صفوی در ذهن او به وجود آورده‌است[۱۸][۱۹]:

« همان وقت جرقه‌های انگیزش انقلاب اسلامی به وسیله نوّاب صفوی در من به وجود آمد و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد.  »

در سال ۱۳۳۱ هنگامیکه نوّاب صفوی با عدّه‌ای از فدائیان اسلام به مشهد رفته بود و در مدرسه سلیمان خان، سخنرانی پر هیجانی را در موضوع احیای اسلام و حاکمیت احکام الهی، و مخالفت با شاه و انگلیس و ادعای دروغگو بودن آنان نسبت به ملت ایران، ایراد کرد. سید علی خامنه‌ای یکی از طلاب جوان همان مدرسه بوده‌است.[۱۸]

همراهی با سید روح‌الله خمینی

سید علی خامنه‌ای در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ (۹ محرم) دستگیر و یک شب بازداشت شد و فردای آن روز به شرط اینکه منبر نرود و تحت نظر باشد آزاد شد. با پیش آمدن حادثه خونین ۱۵ خرداد، باز هم او را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامی دادند و ۱۰ روز در آنجا زندانی شد.[۱۶][۲۰]

دومین بازداشت

علی خامنه‌ای در زندان، در دوران حکومت پهلوی

در بهمن ۱۳۴۲ (رمضان ۱۳۸۳) خامنه‌ای با عده‌ای از دوستانش به مقصد کرمان حرکت کرد. پس از دو سه روز توقف در کرمان و سخنرانی و منبر و دیدار با علما و طلاب آن شهر، عازم زاهدان شد. به دلیل سخنرانی‌های به ویژه درایام ششم بهمن، سالگرد انتخابات و رفراندوم شاه، در روز ۱۵ رمضان که مصادف با تولد حسن بن علی بود، ساواک شبانه او را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. وی حدود ۲ ماه به صورت انفرادی در زندان قزل‌قلعه زندانی شد.[۱۷]

سومین و چهارمین بازداشت

به دلیل کلاس‌های تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامی وی در مشهد و تهران مورد تعقیب ساواک قرار گرفت. بدین خاطر در سال ۱۳۴۵ در تهران مخفیانه زندگی می‌کرد، و یک سال بعد در ۱۳۴۶ دستگیر و محبوس شد. وی بار دیگر توسط ساواک در سال ۱۳۴۹ نیز دستگیر و زندانی گشت.[۱۷]

پنجمین بازداشت

وی درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک می‌نویسد:[۱۷]

« از سال ۴۸ زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیت و شدت عمل دستگاه‌های جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمی‌تواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدداً و برای پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهای خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان می‌داد که دستگاه از پیوستن جریان‌های مبارزه مسلحانه به کانون‌های تفکر اسلامی به شدت بیمناک است و نمی‌تواند بپذیرد که فعالیت‌های فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریان‌ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادی، دایره درسهای عمومی تفسیر و کلاسهای مخفی ایدئولوژی و... گسترش بیشتری پیدا کرد.